متن آهنگ زکی شمس آبادی مثه بارونی
متن آهنگ زکی شمس آبادی مثه بارونی
♫♫♫
باز بدون حواس دلم رو هواس تو یه حالت خاص باز دلم تو رو خواست دله تو کجاست همه چی یه نگاست باز یه قصه یه راز یه راه دراز روبروی ماهاست باز تب نفساس تو سینه ی ماست دل تو چی میخواست
تو که میدونی چجوری خستست دله من میدونی چجوری شکستست دله من همه چی شو نمیده باز از دست دله من تو که اومدی بگو تا آخر میمونی حال منو تو خودت بهتر میدونی وقتی هستی آرومم تو مثه بارونی..
♫♫♫
کاش یه ذره یواش چشام تو چشاش عاشقی رو می کاشت کاش تو حال و هواش تو لحن صداش اون هوامو نداشت کاش یکم بدی داشت با طرز نگاش تو دلم چی گذاشت کاش تموم غماش با خستگیاش نبود تو چشاش
تو که میدونی چجوری خستست دله من میدونی چجوری شکستست دله من همه چی شو نمیده باز از دست دله من تو که اومدی بگو تا آخر میمونی حال منو تو خودت بهتر میدونی وقتی هستی آرومم تو مثه بارونی
ترانه سرا : مهرزاد امیرخانی
Edit by : texahang