متن آهنگ ماهم نمیشی سامان
متن آهنگ ماهم نمیشی سامان
Lyrics Music Maham Nemishi Saman
♫♫♫
حالا که ماهم نمیشی پرسه نزن تو خواب من صدتا سبد ستاره رو کم نکن از حساب من شب بذار آروم بگیره برگای انجیر دلم کم کمک عادت میکنن با غل و زنجیر دلم کم کمک عادت میکنن با غل و زنجیر دلم با غل و زنجیر دلم
حالا که آفتاب نمیشی حالا که ماهم نمیشی تو برو دنبال خودت من با دلم کنار میام کاش میدونستم چی میخوام
حالا که آفتاب نمیشی حالا که ماهم نمیشی
♫♫♫
حالا که مرهم نشدی زخم منو کاری نکن بیخودی نیش طعنه رو خنده ی دلداری نکن هرجایی که خواستی برو هرجای دنیارو ببین من دیگه بستم چشامو از توی اشکام تو ببین از توی اشکام تو ببین
حالا که آفتاب نمیشی حالا که ماهم نمیشی تو برو دنبال خودت من با دلم کنار میام کاش میدونستم چی میخوام
حالا که آفتاب نمیشی حالا که ماهم نمیشی
♫♫♫
حالا که آفتاب نمیشی کاری به این روزا ندار تو دل این شهر بزرگ تنهاییمو تنها بذار اون جای خلوت رو میخوام حرفی به سایه م بزنم اینجوری شاید که یه روز سنگ تو از دل بکنم اینجوری شاید که یه روز سنگ تو از دل بکنم
حالا که آفتاب نمیشی حالا که ماهم نمیشی تو برو دنبال خودت من با دلم کنار میام کاش میدونستم چی میخوام من با دلم کنار میام کاش میدونستم چی میخوام
ترانه سرا : جواد شریفی پور
تکست آهنگ ماهم نمیشی سامان
Edit by : texahang