متن آهنگ ساعت صبر کن برادران دیز

متن آهنگ ساعت صبر کن برادران دیز

"تکست آلبوم اوردوز"

  ♫♫♫

دوباره یه تیغ کلی کف رو صورتو یه زخمی که میمونه جاش تا هفت روز بعد غز زدم من اولش یه ذره ولی یهو تو فکرم جرقه زدش یه صحنه انگار همین دیروز بود که ۵ سالم بود و تو دنیای خودم فیلمی داشتم انگار همین دیروز بود که جلو آیینه واسه خودم با ذغال سیبیل میذاشتم یادش به خیر اخمای دیر وقت بابا شبا پریدن از رو رخت خوابا آتاری بازی که بعد یکی دوماه میرفتیم کامل یادم هست مث بوی بخاری نفتی نیمدونم واسه یک ساعت چند سالی برگرده به عقب یعنی میشه راضی تا سیگار رو لبام بشه ابنبات چوبی و بطری بازیامونم بشه تیله بازی

ساعت صبر کن تیک تاکت بهم میگه که روزای بچگیمو باختم ساعت صبر کن ساعت صبر کن منو ببر به همون روازیی که با دندون رو مچم ساعت میساختم ساعت صبر کن ساعت صبر کن ساعت صبر کن ساعت صبر کن..

مث بازی ِ هفت سنگ یاد اون همه تکلیف و مشقم به خیر باشه یاد اون بسته ی هفت رنگه مداد شمعی لای برگای دفتر یادش به خیر اون آدامس و پاستیل اون همه حال هول ِ تفریح فانتاستیکال بچگی همه چی جدید بود مث بردن جایزه تو تخم مرغ شانسی

شبا نمیخوابیدم به ساعت نگاه میکردم حتی سر زنگ انشا دعا میکردم که ای خدا زودترم امروز رد شه شاید مرد شم و فردا بهم نگن بچه حالا دوست دارم باز بشم اون نکبت لاغر که نقاشی می کشید رو نیمکت آخر شبا به خودم میگم فردا بچه میشم اما ، دیگه نمیکنم حیف ولی دیگه باور

حسرت چند دقیقه خوابیدن بیشتر تو یه روزبارونیه زمستون یا طعم خوب بستنی کیم توی ظهر آفتابیه تابستون یا عطر خوبه نارنگی یا بوی کاغذ کاهی و مداد رنگی همه ی این حسای خوب با تیک تاک ساعت دارن بهم میگن بهتره بدونی یجوری بتونی با ... ها

ساعت صبر کن تیک تاکت بهم میگه که روزای بچگیمو باختم ساعت صبر کن ساعت صبر کن منو ببر به همون روازیی که با دندون رو مچم ساعت میساختم ساعت صبر کن ساعت صبر کن ساعت صبر کن ساعت صبر کن..

Edit by : texahang